محسن رجبی تهرانی ـ قم
چند رباعی... برای موعود مهربان
جانا ز چه رو ز دیدهها پنهانی؟
ای آنکه تو ذکرف حلقة مَستانی!
عالم همه جسم است و تو آن را جانی
درد دل دردمند را میدانی
*
ای دوست اگر تو را نبینم چه کنم؟
از باغف رفخت گفلی نچینم چه کنم؟
بنما نظری که تشنة دیدارم
از دست برفته دل و دینم چه کنم؟
*
جانم به فدای دوستدارانت باد
دل، مست شرابههای چشمانت باد
دیوانه و مست و محو رخسار توام
دیوانة مست از سوارانت باد
*
ای چهرة تو آینة روی خدا!
ای قبله نما ابروی تو سوی خدا!
عطر همه گفتههای تو بوی خدا!
خوی تو بود نشانة خوی خدا!
|