۲۵ سخن از جان اشتاين بك ( داستان نويس آمريكايي )
۲۵ سخن ناب گلچين شده از سخنان جان اشتاين بك ( داستان نويس آمريكايي )
براي مشاهده تمامي سخنان ، به ادامه مطلب مراجعه كنيد ...
انسان به بودن در هر جايي عادت مي كند و ديگر برايش سخت است كه از آنجا برود. نحوه فكر كردنش هم بعد از مدتي عادت مي شود و عوض كردنش سخت است.(جان اشتاين بك)
سرشت آدمي اين است كه همچنان كه بر سن او افزوده ميشود، از دگرگوني نافرماني كند، به ويژه با بهبود يافتن.(جان اشتاين بك)
بزرگترين اميد آن است كه اميد را به قصد كشت، كتك بزنيم.(جان اشتاين بك)
نويسنده، وظيفه دارد، گنجايش پذيرفته شده ي انسان را براي شكوه و بزرگي روح و روان نشان دهد و آن را بستايد.(جان اشتاين بك)
نويسنده اي كه به كمال انسان، باور پابرجا نداشته باشد، نه احساس بخشش و پايبندي به ادبيات دارد و نه هرگز عضو خانواده ي ادبيات است.(جان اشتاين بك)
گاهي برخلاف شكست و نابوديِ كمابيش قطعي، بايد نابخرد و بزدل باشيم كه در آستانه ي بزرگترين پيروزي نهفته مان، ميدان را ترك كنيم.(جان اشتاين بك)
ادبيات به ديرينگي گفتار است. ادبيات از دل نياز بشري به آن سرچشمه گرفته و هيچ تغييري نيافته است، جز اين كه نياز بشر به آن بيشتر شده است.(جان اشتاين بك)
اگر شاهراه زندگي، تنها دو راه بنيادي داشته باشد و مي بايست تنها يكي از آنها را برگزيد، چه كسي مي تواند ادعا كند كه كدام يك بهتر است؟(جان اشتاين بك)
در زندگي، مواردي هست كه حتي از دوستان آدم هم كاري ساخته نيست.(جان اشتاين بك)
انسان در دنيا تنها است و در ميان همنوعان خود، تنها است و چشم داشتِ هيچ گونه آسايش و دلداري از هيچ جا ندارد.(جان اشتاين بك)
آدم نمي تواند همه چيز را با هم داشته باشد.(جان اشتاين بك)
از هر رويدادي كه رخ مي دهد، بايد درسي گرفت.(جان اشتاين بك)
چه نيكو است كه آدمي مورد اعتماد باشد.(جان اشتاين بك)
كسي كه داستاني مي نويسد، ناچار است بهترين دانستني ها و بهترين احساسات خود را در آن بگنجاند.(جان اشتاين بك)
نويسنده در فضايي از بيم و ارج نهادن به واژه زندگي مي كند، زيرا واژه ها مي توانند ستمگر يا مهربان باشند و نيز مي توانند درست در برابر چشمان شما، معاني [ =چَم ها ] را دگرگون كنند.(جان اشتاين بك)
نويسندگانِ نادرستي هم هستند كه براي مدتي كوتاه، كارشان را از پيش مي برند، ولي نه براي مدتي دراز، نه براي مدتي دراز.(جان اشتاين بك)
وظيفه ي نويسنده اين است كه تعالي ببخشد، بگستراند و نيرو بخشد.(جان اشتاين بك)
يك گلف باز نمي تواند در كار خود كامياب شود، مگر اينكه، ضربه زدن به يك توپ كوچك را براي خود، مهمترين چيز دنيا بداند.(جان اشتاين بك)
من به اين نتيجه رسيده ام كه گاهي گزينش يك شخص برگزيده به گونه ي مخاطب، بسيار كارساز است؛ شخصي حقيقي كه او را مي شناسي، يا شخصي فرضي؛ بايد براي آنها بنويسي.(جان اشتاين بك)
يك كتاب، مثل يك انسان است: باهوش و كودن، دلير و ترسو، زيبا و زشت.(جان اشتاين بك)
زمان، تنها خرده گيري است كه جاه طلبي ندارد.(جان اشتاين بك)
به يك خرده گير اگر رو بدهي، خودش را داناي روزگار مي داند.(جان اشتاين بك)
هر انساني، براي خود بهايي دارد، ولي بهاي نويسنده - نويسنده اي راستين - را به سادگي نمي توان روشن كرد و كمابيش، نمي توانيد به اين بها تحقق ببخشيد.(جان اشتاين بك)
آدمي تنها زماني مي كوشد چيزي را ثابت كند كه نسبت به آن چيز آسوده نباشد.(جان اشتاين بك)
نخستين آرزوي يك نويسنده اين است كه بگذارد كسي كتابش را بخواند.(جان اشتاين بك)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 19 فروردین 1394
سلامـ .... ... ..
