زندگاني حضرت زهرا ، روشن شدن آسمان و زمین از نور فاطمه
دیلمی در کتاب ارشاد القلوب از سلمان فارسی (ره) روایت کرده است:
روزی حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد نشسته بود، ناگاه عباس، عم آن حضرت، داخل شد و سلام کرد و حضرت جواب او فرمود و او را مرحبا گفت.
پس عباس گفت: به چه سبب بر ما فضیلت یافته است علی بن ابی طالب، و حال آن که اصل ما یکی است؟ فرمود: ای عم! حق تعالی آفرید مرا و علی را در وقتی که نه آسمان بود و نه زمین، و نه بهشت و نه دوزخ، و نه لوح بود و نه قلم. چون حق تعالی خواست که ما را بیافریند، تکلم نمود به کلمهای، و از آن نوری به هم رسید، پس کلمه دیگر فرمود و از آن وحی به هم رسید، پس آن نور را به آن روح ممزوج گردانید، پس من و علی را از آن نور و روح آفرید، پس از نور من عرش را بیرون آورد و من از عرش بزرگ ترم، و از نور علی آسمانها را بیرون آورد، پس علی جلیلتر و بزرگتر است از آسمانها، پس بیرون آورد از نور حسن نور آفتاب را، و از نور حسین نور ماه را، پس ایشان بزرگترند از آفتاب و ماه. پس ملایکه تسبیح حق تعالی میکردند و میگفتند: سبوح قدوس، چه بسیار گرامیاند این نورها نزد حق تعالی.
چون حق تعالی خواست که امتحان کند ملایکه را، بر ایشان فرستاد ابری تاریک، و چنان فرو گرفت ملایکه را، که یکدیگر را نمیدیدند. ملایکه گفتند: ای خداوند ما و سید و بزرگ ما! روزی که ما را آفریده بودی، تا حال چنین حالتی مشاهده نکرده بودیم، پس از تو سؤال میکنیم به حق این نور که ظلمت را از ما دور گردانی. پس حق تعالی نور حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را آفرید، مانند قندیلی و بر کنار عرش آویخت، و از نور آن آسمانهای هفت گانه و زمینها روشن گردید، و به این سبب فاطمه را زهرا نامیدند. پس ملایکه تسبیح و تقدیس حق تعالی کردند، و حق تعالی فرمود: به عزت و جلال خودم سوگند یاد میکنم که ثواب تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت از برای محبان این زن و پدر او و شوهر او و فرزندان او قرار دادم(17).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
