زندگاني حضرت زهرا ، حمایت از پدر

عبدالله بن مسعود می‏گوید: هیچ وقت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) را ندیده بودم که بر قریش نفرین بکنند، مگر یک روز که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در حال نماز بود و یک عده از قریش نشسته بودند و نزدیک آنان بچه دان شتری افتاده بود، سپس آنها گفتند: آیا کسی هست که آن بچه‏دان شتر را بر دارد و بر پشت پیامبر بگذارد. بعد یکی از آنها بلند شد و بچه دان را بر پشت پیامبر، در حالی که حضرت به سجده بود، انداخت. تا این که فاطمه اطهر(سلام الله علیها) آمد و آن را از پشت پدر بزرگوارش برداشت و سر و صورت پیامبر را تمیز نمود و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از نماز عرض کرد:
خدایا، خودت به حساب اینها برس - و یک به یک کسانی که این کار زشت را انجام دادند، اسم برد و فرمود: - خدایا، بر توست جزای عتبه فرزند ربیعة؛ خدایا، بر توست جزای شیبة فرزند ربیعة؛ خدایا، خودت کار ابوجهل را تمام کن؛ خدایا، به حساب عقبه فرزند ابی معیط برس؛ خدایا، خودت ابی‏بن خلف و امیه بن خلف را نابود فرما.
و بعد ابن مسعود می‏گوید که دعای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به اجابت رسید، زیرا مدت زمانی نگذشت که آنها همه در جنگ بدر به دست مبارک پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و علی(علیه السلام) کشته شدند و جنازه‏های آنها را در چاه انداختند، مگر ابی و یا امیه که مرد جسیم و قوی بود و هیکل بزرگ داشت که او را قطعه قطعه کردند و در چاه انداختند(107).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0