زندگاني حضرت زهرا ، آموزش مسائل نماز
روزی زنی به نزد زهرا (سلام الله علیها) آمد و گفت: مادر پیری دارم که در مسائل نماز سؤالاتی دارد و مرا فرستاده تا مسائل شرعی نماز را از شما بپرسم.
زهرا (سلام الله علیها) گفت: بپرس.
آن گاه مسائل فراوانی را مطرح کرد و یک یک پاسخ شنید. همین که سؤالات به ده رسید، خجالت کشید و آثار شرم و خجلت در چهرهاش نمایان شد و گفت: ای دختر رسول خدا! بیش از این نباید شما را به زحمت اندازم.
زهرا (سلام الله علیها) گفت: باز هم بیا و آنچه سؤال داری، بپرس. آیا اگر کسی را اجیر نمایند که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و در مقابل صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار است؟
زن جواب داد: نه، هرگز! چه کسی است که در مقابل این مبلغ گزاف احساس خستگی کند.
آن گاه زهرا (سلام الله علیها) افزود: من هر مسئلهای را که پاسخ میدهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش، گوهر و لؤلؤ پاداش و مزد میگیرم، پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.
سپس حدیثی بسیار شنیدنی از پدر خود در منزلت عالم و علم بیان میکند و بدین وسیله زن را غرق در سرور و ابتهاج مینماید(208).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
