زندگاني حضرت زهرا ، شکوه از جفای امت
یا رسول الله! پدر جان، دریغ و آه از فراق تو! ای پدر، چه بسیار بزرگ است تاریکی و ظلمتی که در مجالس پس از تو مشاهده میگردد، و من دور مانده از جناب تو دریغ و افسوس میخورم که هر چه زودتر نزد تو آیم.
پدر جان! در عزای تو اباالحسن امیرالمؤمنین سوگوار است، پدر دو فرزندت حسن و حسین، برادر و امام برگزیده و دوست بیمانند تو، هم او که تو او را در کودکی بزرگ و تربیت کردی، سپس برادرت خواندی و از بزرگترین دوستان تو و محبوبترین اصحاب تو در پیشگاه تو بود، او که در پذیرش اسلام از همه پیشی گرفته و هجرت کرد.
ای پدر بزرگوار و ای بهترین انسانها! اکنون بیا و بنگر که امام برگزیده تو را اسیر گونه به طرف بیعت تحمیلی میکشند و میبرند.
پدر جان! غم سوگواری تو ما را فرا گرفته و در هم کوبیده است و گریههای مداوم، قصد جان ما را دارد، و بد روزگاری دامنگیرمان شده است.
آن گاه فریاد سختی برآورد و فرمود: فریاد یا محمد! فریاد ای دوست، فریاد ای پدر، فریاد ای اباالقاسم، فریاد ای احمد، فریاد از کمی یاران و یاوران، فریاد از ناله بسیار، فریاد از مشکلات فراوان، فریاد از مصیبت و اندوه زیاد، فریاد از مصیبت جانکاه(286).
پس از آن سخنان دردآلود و غمبار صیحهای زد و بیهوش بر زمین افتاد(287).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 12 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
