گفت و گو با سنگ

از ابن عباس روایت کرده که گفت: با علی(ع) از جنگ صفین بر می‏گشتیم لشکر تشنه شد، و در آن زمین آبی نبود، و به علی(ع) از تشنگی شکایت کردند، حضرت شروع به گشتن کرد تا این که سنگی را دید، روی آن ایستاد و فرمود: ای سنگ آب کجاست؟
عرض کرد: سلام بر تو ای وارث علم نبوت! آب در زیر من است ای وصی محمد، پس صد نفر روی سنگ افتادند و نتوانستند حرکتش دهند، و آن جناب روی آن ایستاد و لبهایش را حرکت داد و با دستش آن را بلند کرد، و به یک چشم بر هم زدن از جا کنده شد، چشمه آبی در زیرش بود از عسل شیرین‏تر، و از برف سردتر، خوردند و اسبان و شترانشان جای خود برگرد، و سنگ شروع به چرخیدن کرد تا روی چشمه افتاد.(35)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 13 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0