نورانی شدن شب از وجود علی

ابراهیم بن علی(ع) می‏گوید: شب چهارشنبه سیزدهم ذی‏الحجه پانصد و نود و هفت، در نجف بودم و بعد از این که در نجف از حاجی‏ها جدا شده بودیم به جانب کوفه متوجه شدیم، و شبی مانند روز روشن بود، و ثلث شب گذشته بود، نوری پیدا شد که ماه را فرا گرفت و اثری از آن باقی نماند، یکی از لشکری‏ها هم در کنار من بود و او هم آن نور را دید، در علت این امر دقت کردم، دیدم عمودی از نور که عرضش قریب به یک ذراع و طولش حدود بیست ذراع به نظر می‏رسید از آسمان پایین آمده و تا قبر امیرالمؤمنین(ع) کشیده شده، و قریب دو ساعت ادامه داشت و کم‏کم بر قبه علی(ع) متلاشی و متفرق شد تا از چشم من پنهان شد، و نور ماه به حالت اول برگشت با آن مرد لشکری که در کنارم بود صحبت کردم، دیدم زبانش سنگین شده می‏لرزد با او ملاطفت کردم تا به حال خود برگشت و خبر داد که او هم آن موضوع را دیده است.(363)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 13 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0