مصایب امام علی‏ ، تبعید ابوذر

هنگام تبعید ابوذر، عثمان دستور داد که اعلام کنند که هیچ کس حق ندارد با ابوذر سخن بگوید، و او را بدرقه کند، و به مروان حکم (پسر عمویش) گفت: مراقب باش که هیچ کس ابوذر را بدرقه نکند.
ولی امیرالمؤمنین علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) و عقیل برادر علی (ع) و عمار یاسر، به بدرقه ابوذر شتافتند.
امام حسن (ع) با ابوذر سخن می‏گفت، مروان فریاد زد: ای حسن (ع) خاموش باش! مگر فرمان خلیفه را نشنیده‏ای که کسی با ابوذر سخن نگوید، اگر نشنیده‏ای اینک بشنو.
امام علی (ع) به مروان حمله کرد، و تازیانه‏اش را بین دو گوش مرکب مروان زد و فرمود: دور شو، خدا تو را به آتش هلاکت افکند او نزد عثمان رفت و جریان را بازگو کرد(336)
ابوذر در برابر بدرقه کنندگان ایستاد تا با آنها وداع کند، هر یک از بدرقه کنندگان سخنی گفتند:
نخستین شخص، امام امیرمؤمنان بود که فرمود:
یا اباذر انّک غضبت لله فارج من غضبت له، ان القوم خافوک علی دنیاهم و خفتهم علی دینک...
ای ابوذر، تو برای خدا خشم کردی، پس به او امیدوار باش، مردم به خاطر دنیای خود از تو ترسیدند، و تو به خاطر دینت از آنها ترسیدی، پس آنچه را که آنها برایش در وحشتند (یعنی دنیا) به خودشان واگذار، و از آنچه ترس داری که آنها گرفتارش شوند (کیفر خدا) فرار کن، چقدر آنها محتاجند به آنچه از آن منعشان می‏کردی؟ و چقدر تو بی نیاز هستی از آنچه تو را منع می‏کردند، و به زودی در می‏یابی که پیروزی از آن کیست؟ اگر درهای آسمانها و زمین را روی بنده‏ای ببندند، ولی آن بنده از خدا بترسد، خداوند راهی را برای او خواهد گشود...(337)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0