مصایب امام علی‏ ، سقیفه‏

علی (ع) هنوز از غسل و تکفین جسد مطهر پیغمبر اکرم (ص) فارغ نشده بود که کسی وارد شد و گفت: یا علی عجله کن که مسلمین در سقیفه بنی ساعده جمع شده و مشغول انتخاب خلیفه هستند. علی (ع) فرمود: سبحان اللّه! این جماعت چگونه مسلمان می‏باشند که هنوز جنازه پیغمبر دفن نشده در فکر ریاست و حبّ جاه هستند؟
هنوز علی (ع) سخن خود را تمام نکرده بود که شخص دیگری رسید و گفت: امیر خلافت خاتمه یافت، ابتدا کار مهاجر و انصار به نزاع کشید و بالاخره کار خلافت بر ابوبکر قرار گرفت و جز معدودی از طایفه خزرج تمام مردم با وی بیعت کردند.
علی (ع) فرمود: دلیل انصار بر حقانیت خود چه بود؟
عرض کرد: چون نبوت در خاندان قریش بود آنها نیز مدعی بودند که امامت هم باید از آن انصار باشد ضمناً خدمات و فداکاری‏های خود را در مورد حمایت از پیغمبر و سایر مهاجرین حجّت می‏دانستند.
علی (ع) فرمود: چرا مهاجرین نتوانستند جواب قانع کننده‏ای به انصار بدهند؟
عرض کرد: جواب قانع کننده انصار چگونه است؟
علی (ع) فرمود: مگر انصار فراموش کردند که پیغمبر (ص) دفعات زیاد مهاجرین را خطاب کرده و می‏فرمود: که انصار را عزیز بدارید و از بدن آنها در گذرید، این فرمایش پیغمبر دلیل این است که انصار را به مهاجرین سپرده است و اگر آنها شایسته خلافت بودند مورد وصیت قرار نمی‏گرفتند بلکه پیغمبر مهاجرین را به آنها توصیه می‏فرمود.
آنگاه فرمود: سخن بسیار گفتند و خلاصه کلام آنها این بود که ما از شجره رسول خداییم و به کار خلافت از انصار نزدیکتریم.
علی (ع) فرمود: چرا مهاجرین روی حرف خودشان ثابت نیستند اگر آنها از شجره رسول خدایند من ثمره آن شجره هستم، چنانچه نزدیکی به پیغمبر (ص) دلیل خلافت باشد که من از هر جهت به پیغمبر از همه نزدیک ترم.
علاوه بر آیات قرآن و اخبار و احادیث نبوی در مورد خلافت علی (ع) همین فرمایش خود او برای پاسخ دادن با استدلالات مهاجرین و انصار که در سقیفه جمع شده بودند کافی به نظر می‏رسد.(98)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0