مصایب امام علی ، شکایت از سستی یاوران
روزی حضرت امیرالمؤمنین (ع) نماز صبح را در مسجد ادا نمود، مشغول تعقیب گردید تا آفتاب یک نیزه بلند شد، پس رو به جانب مردم گردانید فرمود: به خدا سوگند که من پیشتر گروهی چند را مییافتم که شبها عبادت حق تعالی را میکردند، و گاه پاهای خود را با ایستادن به عقب میافکندند، و گاه پیشانیهای خود را بر زمین برای خدا میگذاشتند، چنان عبات خدا میکردند که گویا صدای آتش جهنم در گوشهای ایشان بود، چون نزد ایشان خدا را یادی میکردند، مانند درخت از ترس حق تعالی میلرزیدند.
با این احوال گمان میکردند که شب را به غفلت به سر آودهاند، بعد از این سخن کسی آن حضرت را خندان ندید تا به درجه شهادت رسید.(327)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..

موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد كل بازديدها : 649268 نفر
تعداد كل مطالب : 7556 مطلب
ساخت وبلاگ : 15 / 01 / 1394
آپديت : شنبه 25 مهر 1394