مصایب امام علی ، عثمان و دوانبان پر از سیم و زر
علی بن ابی طالب (ع) فرمودند: نیم روزی در شدت گرما عثمان کسی پیش من فرستاد، جامه پوشیدم و پیش او رفتم، به حجرهاش که وارد شدم او روی تخت چوبی خود نشسته بود و چوب دستی در دست داشت و پیش او اموال بسیاری بود؛ دو انبان انباشته از سیم و زر، به من گفت: هان هر چه میخواهی از این اموال بردار تا شکمت سیر و پر شود که مرا آتش زدهای.
گفتم: پیوند خویشاوندیات پیوسته باد. اگر این مال را به ارث برده باشی یا کسی به تو عطا کرده باشد یا از راه بازرگانی به دست آورده باشی من میتوانم دو حالت داشته باشم: بگیرم و سپاسگزاری کنم یا آن که خود را به زحمت و کوشش وادارم و بینیاز گردم، و اگر از اموال خداوند است و در آن سهم مسلمانان و یتیمان و درماندگان باشد، به خدا سوگند که نه تو حق داری به من عطا کنی و نه مرا حقی است که آن را بگیرم.
عثمان گفت: به خدا سوگند، جز این نیست که فقط قصد خودداری و سرکشی داری.
سپس برخاست و با چوب دستی خود به سوی من آمد و مرا زد و به خدا سوگند که من دستش را نگرفتم تا آنچه خواست زد، جامه خود را پوشیدم و به خانهام برگشتم و گفتم: خداوند حاکم میان من و تو باشد اگر دیگر تو را امر به معروف یا نهی از منکر کنم.(206)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
