مصایب امام علی‏ ، کمر مرگ بستن‏

هنگامی که علی (ع) به در خانه رسید و خواست که در را بگشاید قلاب در به کمر آن حضرت بند شد و از کمرش باز شد و افتاد، پس آن را از زمین برداشت به کمر بست و شعری چند خواند که مضمون آنها این است که: کمر خود را برای مرگ ببند. به درستی که مرگ تو را ملاقات می‏کند، و جزع مکن از مرگ وقتی که به محله تو می‏آید، مغرور مشو به دنیا هر چند موافقت نماید، چنانچه دهر که تو را خندان گردانیده است باز تو را به گریه خواهد آورد، پس فرمود: خداوندا مبارک گردان برای من مرگ را، و مبارک گردان برای من لقای خود را.
ام‏کلثوم گفت: چون این اخبار رنج آور را شنیدم گفتم: واغوثاه وا أبتاه، در تمام این شب خبر مرگ به ما می‏گویی.
فرمود: ای دختر اینها دلالت‏ها و علامت‏های مرگ است که از پی یکدیگر ظاهر می‏شود. پس در را گشوده بیرون رفت، ام‏کلثوم گفت: من برگشتم و آنچه از آن حضرت دیده و شنیده بودم به حضرت امام حسن نقل کردم.(359)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0