مصایب امام علی‏ ، وصیت علی بر عباس و مشک را تیر باران نمودند

بعضی نقل کردند که حضرت علی بن ابی طالب (ع) در شب 21 ماه رمضان (شب شهادت آن بزرگوار) ابوالفضل العباس (ع) را در بغل گرفت و به سینه چسباند و فرمود: پسرم در روز قیامت چشمم به وسیله تو روشن می‏گردد. آن گاه افزود: ولدی اذا کان یوم عاشورا و دخلت المشرعة ایاک ان تشرب الماء و اخوک الحسین عطشاناً؛(417) پسرم هنگامی که روز عاشورا فرا رسید و بر شریعه آب وارد شدی مبادا آب بیاشامی در حالی که برادرت تشنه باشد، آری آن معدن وفا مشک را پر از آب کرد ولی خود آب نیاشامید و خطاب به خویش گفت:
ای نفس بعد از حسین، زندگی تو ارزشی ندارد، و تو نباید بعد از او باقی بمانی، حسین لب تشنه است و در خطر مرگ قرار دارد و آن گاه تو می‏خواهی آب گوارا و خنک بیاشامی؟! به خدا سوگند دین من اجازه چنین کاری را نمی‏دهد.(418)
و به نقل بعضی فرمود: و الله اذوق الماء و سیدی الحسینی عطشاناً؛ یعنی به خدا قسم لب به آب نمی‏زنم در حالی که حسین (ع) تشنه باشد.
در کنار شریعه فرات، آن دریای عشق و وفا به وصیت پدر لباس عمل پوشاند. به خود خطاب کرد: ای عباس کجا رفت غیرت تو، تو آب بیاشامی و برادرت تشنه باشد؟! به خدا قسم آن باب الحوائج آب را به دریا ریخت مشک را به دوش همتش کشید و می‏خواست که آب را به خیام حرم حسینی رساند ولی دشمنان هر دو دست را از بدن جدا کردند







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0