زندگاني امام علي ، صدیق واقعی

علی (علیه‏السلام) می‏فرماید: در تاریکی شبی از شبهای ظلمانی، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم کسی را به دنبال من فرستاد و مرا احضار کرد، آنگاه فرمود: هم اینک شمشیر خود را برگیر و برفراز کوه ابوقبیس(80) برو و هر که را بر قله آن یافتی هلاک گردان. علی (علیه‏السلام) فرمود: من طبق فرمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به راه افتادم و از کوه ابوقبیس بالا رفتم ناگهان مردی سیاه چهره و مخوف با چشمانی به سان کاسه آتش در برابر من ظاهر شد. اما همین که مرا با نام صدا کرد جلو رفتم و با یک ضربه شمشیر او را دو نیم کردم در این هنگام صدای فریاد و ناله بلندی شنیدم که از میان خانه‏های مکه برمی‏خاست، در بازگشت هنگامی که به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شرفیاب شدم آن حضرت در منزل همسرش خدیجه بود، من ماجرای مرد مقتول و فریادهای همزمان را که شنیده بودم برای آن حضرت باز گفتم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا علی (علیه‏السلام) می‏دانی چه کسی را کشتی؟ گفتم: خدا و رسول او آگاه‏ترند.حضرت فرمود: تو بت بزرگ لات و عزی را درهم شکستی، به خدا سوگند از این پس هرگز آن بتها پرستش و ستایش نگردند.(81)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0