زندگاني امام علي ، ایثارگری بیدار

علی (علیه‏السلام) می‏فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مرا نزد خویش فرا خواند و از من خواست که به منظور برقراری صلح و آشتی در میان مردم یمن به آن ناحیه سفر کنم. به آن حضرت عرض کردم: ای رسول خدا آنان جمعیتی هستند که عمری از ایشان گذشته در حالی که من جوانی (کم سن و سال) هستم حضرت فرمود: یا علی (علیه‏السلام) در بدو ورود به یمن که به گردنه افیق رسیدن بایست و با صدای بلند بگو ای درخت، ای کلوخ، ای زمین، محمد صلی الله علیه و آله و سلم ستاره خدا، بر شما درود فرستاده است. علی (علیه‏السلام) می‏فرماید: راهی یمن شدم همین که بر فراز گردنه افیق قرار گرفتم و بر یمنی‏ها اشراف پیدا کردم ناگهان دیدم که آنها با نیزه و کمانهای خود در حالی که شمشیر به دست بودن به طرف من حمله کردند من بنا به توصیه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم همان جا به صدای بلند فریاد زدم ای درخت، ای کلوخ، ای زمین، محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرستاده خدا، بر شما درود فرستاده است. در این هنگام شنیدم که درخت و کلوخ و زمین همگی یک صدا به لرزه در آمدند و گفتند: بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرستاده خدا و بر تو درود. شنیدن این صداها لرزه بر اندام یمنی‏ها انداخت و زانوهایشان سست شد (آماده و گوش به فرمان) من نیز در میان آنها صلح و آشتی برقرار ساخته و به مدینه بازگشتم.(129)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0