زندگاني امام علي ، قثم بن عباس ، آخرین کسی که با پیامبر وداع کرد

انس بن مالک گفت: در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مردی بود که از عبادت و کوشش او در نماز ما تعجب می‏کردیم، نام و نحوه عبادت او را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردیم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را نشناخت، هیکل و قواره‏اش را شرح دادیم باز نشناخت، در همین بین خود او از راه رسید عرض کردیم یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همین مرد است فرمود: شما توصیف مردی را می‏کنید که در پیشانیش مهر شیطان است، آن شخص پیش آمد تا مقابل ما رسید ولی سلام نکرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم رو به او فرمود: ترا به خدا سوگند راست بگو وقتی به این جمع رسیدی با خود نگفتی در میان اینها یک نفر از من بهتر و برتر نیست؟ او جواب داد: صحیح است. سپس برای ادای نماز رهسپار شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چه کسی این مرد را می‏کشد؟ ابوبکر پیشنهاد را پذیرفت و برای کشتن او عازم شد وقتی وارد مسجد شد دید او مشغول نماز است با خود گفت: سبحان الله مردی را در حال نماز بکشم با اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از کشتن نمازگزاران نهی فرمود: لذا منصرف گردید و بیرون آمد. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسید: ابوبکر چه کردی؟ او عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خوشم نیامد او را در حال نماز بکشم چون شما از کشتن نمازگزاران ما را نهی نموده‏اید. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: چه کس او را می‏کشد؟ عمر از جای خود حرکت کرد و رفت تا او را بکشد وقتی رسید او را در حال سجده دید گفت: ابوبکر از من بهتر است و (او را نکشت) برگشت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: چه ردی؟ گفت که او را در حال سجده دیدم از کشتن او صرف نظر نمودم، برای سومین بار حضرت فرمود: چه کسی او را می‏کشد؟
علی (علیه‏السلام) عرض کرد: من، پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اگر او را پیدا کردی، وقتی علی (علیه‏السلام) وارد مسجد شد مشاهده کرد او خارج شده لذا خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید پیامبر سؤال کرد؟ چه شد عرض کرد از مسجد بیرون رفته بود. حضرت فرمود:
لو قتل هذا لکان اول فتنه و آخرها اما انه سیخرج من ضئضئی هذا قوم...‏
(اگر کشته شده بود آغاز و پایان فتنه همین بود...) نشانه این گروه (خوارج) آن است که در میان آنان مرد سیاه چهره ناقص دستی است که منتهای آن گوشتی است مثل پستان زن که حالت ارتجاعی و کشش دارد.(153)
امام علی (علیه‏السلام) پس از فراغت از جنگ نهروان دستور داد که بدن (ذوالثدیه) را در میان کشته‏ها پیدا کنند وقتی حضرت جسد او را دید و بدن او را با همان وصفی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم توصیف کرده بود یافت به کرانه این موفقیت به سجده افتاد(154).
علامه امینی می‏نویسد: صاحب این داستان ذوالثدیه(155) رئیس خوارج از قبیله بنی تمیم بود که مؤسس جنگ نهروان بود که آخر سر هم کشته شد.
هرگز فریب دشمن رو به صفت نخورد - زین روی گفته‏اند که شیر خدا علیست(156)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0