زندگاني امام علي ، سرمشق اهل وفا

روزی شرایط زندگی علی (علیه‏السلام) به اندازه‏ای تنگ شد که گرسنگی شدیدی امام علی (علیه‏السلام) را فرا گرفت. آن حضرت از خانه بیرون آمد و در جستجوی آن بود تا کاری پیدا شود تا کارگری کند و با مزد آن غذایی تهیه و گرسنگی خود را رفع نماید.
در مدینه کار پیدا نکرد، تصمیم گرفت به حوالی مدینه که مزرعه‏ای است در یک فرسخ و نیمی مدینه رفته تا در آن روستای کوچک آنجا کاری پیدا کند.
وقتی به روستا رسید دید زنی مشغول الک کردن خاک می‏باشد و منتظر کارگری جهت کمک می‏باشد نزد آن زن رفت و معلوم شد که آن زن کارگری نیاز دارد.
پس از صحبت با او قرار بر این شد که علی (علیه‏السلام) آب از درون چاه آورد و آن خاک را گل کرده تا برای دیوار کشی آماده شود و در ازای هر دلو آب یک خرما اجرت و مزد گیرد.
حضرت جمعاً شانزده دلو از چاه آب آورد آنگاه مشغول تهیه گل شد پس از اتمام کار آن زن شانزده خرما به آن حضرت داد امام نیز به مدینه بازگشت.
علی (علیه‏السلام) بعد جریان را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تعریف کرد آنگاه هر دو نشسته و با هم آن خرماها را خوردند(164)
اینقدر دانم که بر فرق کمال خویش زد - آفرینش از وجود حیدر کرار گل(165)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0