زندگاني امام علي ، حمله به خانه پیامبر
علی (علیهالسلام) عمروبن عبدود را در کنار خندقی که دور مدینه حفر شده بود بر روی زمین خوابانید و سرش را از تنش جدا کرد آنگاه سر او را به پیشگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برد، پیکر بیسر او را در میدان رها کرد تا اقوام و خویشان او جنازه بیسر او را از خاک برداشته و مکه برگردانند. خبر قتل عمرو در سپاه احزاب زلزلهای عظیم انداخت و بسیج آنها را از هم پریشان ساخت. خواهر عمرو تنها زنی بود از خویشاوندان او بود که به مدینه آمده بود سر و پای برهنه به سراغ جنازهی برادرش رفت، مردم انتظار میکشیدند این زن خود را بر روی هیکل سر بریده و پا بریده عمرو بیندازد و شیون کند، اما او وقتی جنازه برادرش را دید آرام گرفت تا اینکه گفت آن حریف کریم و شرافتمند که برادرم را کشته کی بود؟ گفتند: علی بن ابیطالب (علیهالسلام) آهی کشید و گفت من هم اینطور حدس میزنم زیرا تا وقتی دیدم زره زراندود و گرانبهای برادرم هنوز بر تنش میدرخشد دریافتم که قاتلش مردی کریم و نجیب میباشد و بعد شعری گفت: که معنی آن عبارت است اگر جز علی (علیهالسلام)، دیگری برادرم را بخاک میافکند تا پایان ابدیت در عزای برادرم میگریستم، ولی چه بگویم که قاتل او مردی بینظیر است، مردی که پدرش بر تارک مکه همچون تاج میدرخشید.
لو کان قاتل عمرو غیر قاتله - لکنت ابکی علیه آخر الابد
لکن قاتله من لانظیر له - و کان یدعی ابوه بیضة البلد(228)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
