زندگاني امام علي ، رحمت الهی آمد

علی (علیه‏السلام) می‏فرماید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد قبا نشسته بود و جمعی از اصحاب گرد او حلقه زده بودند در این حال من وارد مسجد شدم، تا نگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من افتاد چهره‏اش شکفته شد و خنده بر لبهایش نشست به طوری که برق سفیدی دندانهایش را دیدم. سپس فرمود: علی (علیه‏السلام) نزد من بیا. علی (علیه‏السلام) نزدیکتر بیا و پیوسته از من می‏خواست تا هر چه بیشتر به او نزدیک‏تر شوم من هم آنقدر پیش رفتم تا اینکه زانوهایم به زانوی مبارک او چسید. سپس رو به یاران خود کرد و فرمود: ای گروه اصحاب با آمدن برادرم علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) لطف و رحمت الهی شامل جان شما گشته است علی (علیه‏السلام) از من است و من از علی‏ام. جان او جان من و سرشت او از سرشت من است.(260)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0