زندگاني امام علي ، ابلاغ رسالت

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بستگان نزدیکش را به خانه ابوطالب دعوت کرد آنها در آن روز حدود چهل نفر بودند و از عموهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ابوطالب، حمزه و ابولهب حضور داشتند. پس از صرف غذا هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‏خواست وظیفه خود را ابلاغ کند ابولهب با گفته‏های خود زمینه را از میان برد لذا فردای آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنها را دعوت مجدد به غذا کرد و بعد از صرف غذا فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب! من به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی‏شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده‏ام آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‏ام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم کدامیک از شما مرا در اینکار یاری خواهید کرد تا برادر من و وصی و جانشین من باشید؟
جمعیت همگی سر باز زدند جز علی (علیه‏السلام) که از همه در سن کوچکتر بود، برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم! من در این راه یاور تو هستم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دست بر گردن علی نهاده و فرمود: این برادر و وصی و جانشین من در بین شما است سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید. جمعیت از جا برخاستند در حالی که خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند به ابوطالب می‏گفتند: به تو دستور می‏دهد که گوش به فرمان پسرت کنی و از او اطاعت نمایی (275)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0