زندگاني امام علي ، اتمام حجت علی با ابوبکر

بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و نشستن ابوبکر بر مسند خلافت، روزی علی (علیه‏السلام) با ابوبکر ملاقات کرد و به عنوان اعتراض به او فرمود: ظلمت و فعلت یعنی: ظلم کردی و بر مسند خلافت نشستی ابوبکر گفت: از کجا معلوم می‏شود که امروز من ظلم کرده باشم و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شما را شایسته خلافت دانسته نه مرا
علی (علیه‏السلام): رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر این کار آگاهی دارد و مرا حق و تو را باطل می‏داند.
ابوبکر: چگونه من با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با اینکه از دنیا رفته ملاقات کنم و از او سؤال کنم و حق و باطل قضیه را بفهمم مگر اینکه در عالم خواب به حضورش برسم و جریان را به من بفرماید.
علی (علیه‏السلام): من حاضرم که هم اکنون تو را نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ببرم و آن حضرت حقیقت را به تو بگوید.
ابوبکر اعلام آمادگی کرد و همراه علی (علیه‏السلام) با هم به مسجد قبا رفتند. علی (علیه‏السلام) در آن مسجد به اعجاز الهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را به ابوبکر نشان داد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود و به ابوبکر رو کرد و فرمود: (اعتزل عن ظلم امیرالمؤمنین‏ از ظلم کردن به امیر مؤمنان علی (علیه‏السلام) دوری کن.) ابوبکر از مسجد بیرون آمد و تصمیم گرفت زمام امور خلافت را به دست علی (علیه‏السلام) بسپارد در مسیر راه با عمر ملاقات کرد و جریان دیدار خود را با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مسجد قبا و گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را برای عمر شرح داد، عمر به او تندی گفت: (اسکت اما عرفت قدیما سحر بنی هاشم بن عبدالمطلب خاموش باش ای ابوبکر آیا از قدیم الایام سحر و جادوگری فرزندان هاشم پسر عبدالمطلب را نشناخته‏ای)؟!(463)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0