زندگاني امام علي ، چگونه صبح کردی

حنش بن معتمر می‏گوید: بر امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) در حالی که در رحبه (محلی در کوفه) تکیه زده بود داخل شدم و گفتم: السلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاتة، چگونه صبح کردی؟ حضرت سربلند کرد و جواب سلام مرا داد و فرمود:
صبح کردم در حالی که دوستدار دوستان و صبر کننده دشمنی دشمنانمان هستم، همانا دوست ما در هر شبانه روز منتظر راحتی و گشایش است و دشمن ما بنای کار خود را بر پایه‏ای نهاده که سخت نااستوار و لغزان است، این بنای او بر لب پرتگاهی است که وی را در آتش می‏افکند.
ای اباالمعتمر! به راستی که دوست ما نمی‏تواند ما را دشمن بدارد و دشمن ما نمی‏تواند ما را دوست بدارد، همانا خدای متعال دلهای بندگان را بر دوسیت ما سرشته و دست از یاری دشمن ما شسته، پس دوست ما توان دشمنی ما، و دشمن ما توان دوستی ما را ندارد، و هرگز دوستی ما و دوستی دشمن ما در یک دل نگنجد زیرا که خداوند برای یک مرد دو دل در درونش ننهاده است تا با یکی گروهی را و با دیگری دشمنان همان گروه را دوست بدارد.(591)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0