زندگاني امام علي ، روباهی در چنگ شیر

معروف است که در جنگ صفین عمر و عاص (دومین نفر از حکمت معاویه که حیله گری ناپاک بود) به میدان جنگ آمد، امام علی (علیه‏السلام) به او حمله کرد او خود را سخت در تنگنا دید لذا پا به فرار گذاشت ولی مشاهده کرد که علی (علیه‏السلام) مثل برق توفنده به سوی او می‏آید، خود را به زمین انداخت و یک پای خود را بلند کرد و عورتش کشف شد، علی (علیه‏السلام) از او رو برگرداند و او با این حیله فرار کرد. مدتها از جنگ صفین گذشت، روزی عمر و عاص نزد معاویه آمد معاویه تا او را دید خندید، عمر و عاص گفت: چرا می‏خندی؟
معاویه گفت: به یاد شمشیر پسر ابوطالب (علیه‏السلام) افتادم که در بالای سر تو قرار گرفته بود، تو با حیله آنچنانی از دست او گریختی.
عمر و عاص گفت: ای معاویه آیا مرا سرزنش و مسخره می‏کنی؟ بلکه عجیب‏تر از این روزی بود که علی (علیه‏السلام) تو را به مبارزه طلبید تو رنگ باختی و تعادل خود را از دست دادی و حنجره‏ات باد کرد، سوگند به خدا اگر به میدان علی (علیه‏السلام) می‏رفتی گوشهایت از شدت درد می‏سوخت و فرزندانت یتیم می‏شدند و سلطنتت فرو می‏پاشید آنگاه اشعاری خواند. معاویه گفت: آرام باش و ادامه نده. عمر و عاص گفت: خودت باعث شدی که من این مطالب را بگویم.(670)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0