زندگاني امام علي ، همسفره فقیران

در کتاب تبصرة العوام، از دو تن بنام اسود و علقمه روایت شده است، که روزی به خدمت امیرالمؤمنن (علیه‏السلام) شرفیاب شدم در پیش روی آن حضرت ظرفی از لیف خرما بود که یکی دو گرده نان جو سبوس دار در آن دیده می‏شد و امام آن را با زانوی خود می‏شکست و با نمک ریزی، تناول می‏فرمود: به خدمتکار سیاهی که فضه نام داشت گفتیم مگر سبوس این آرد را نگرفته‏ای؟ گفت: توقع دارید برای آنکه نان بر امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) گوارا گردد من خویش را به ورز و وبال گرفتار سازم؟! امام تبسم کرد و گفت: من خود دستور داده‏ام که سبوس این نان گرفته نشود، عرضه داشتیم به چه منظور چنین فرموده‏اید؟ گفت: این کار را سزاوارتر دیدم برای آنکه نفس خویش را خفت و خواری دهم و نیز برای آنکه اهل ایمان به من تأسی کنند و من هم در خوراک همانند دیگر یاران باشم.(677)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0