زندگاني امام علي ، نقش مهر امامت

زنی بنام حبابه والبیه می‏گوید: در لشکرگاه حضرت علی (علیه‏السلام) رفتم و نزد آن حضرت رسیدیم و عرض کردم: یا علی (علیه‏السلام) چه دلیلی بر امامت شما وجود دارد.
حضرت (پاسخی در حد فهم او داد) به سنگ کوچکی اشاره کرد و فرمود: آن ریگ را به من بده، من نیز سنگ ریزه را برداشته و به آن حضرت دادم و او مهر خود را بر آن سنگ گذاشت و آنچه در مهر بود روی سنگ نقش بست! آنگاه فرمود: هر کس ادعای امامت کرد و توانست چنین کاری بکند راست می‏گوید و امام واقعی است و باید از او اطاعت کنی او می‏گوید: بعد از شهادت حضرت علی (علیه‏السلام) به محضر امام حسن (علیه‏السلام) رسیدم و دیدم مردم از او سؤالاتی می‏کنند تا آن حضرت مرا دید فرمود: ای حبابه، آنچه همراه داری به من بده! من آن سنگ ریزه را به او دادم و همان کار را که پدرش کرده بود انجام داد و مهر خود را بر آن سنگ زد و من اثر آن را در سنگ دیدم. پس از شهید شدن امام حسن (علیه‏السلام) در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و سلم به محضر امام حسین (علیه‏السلام) رسیدم او قبل از آنکه من صحبتی بکنم فرمود: آیا دلیل بر امامت من نیز می‏خواهی؟ عرض کردم: آری. حضرت فرمود: آن ریگ و سنگ را بده به من؛ آنرا به آن حضرت دادم و نقش مهر خود را بر آن سنگ زد و من دیدم بعد از شهادت امام حسین (علیه‏السلام) در حالی که یکصد و سیزده سال از عمرم می‏گذشت و فرسوده و لرزان بودم نزد امام زین العابدین (علیه‏السلام) رفتم و از پیری و رنجوری و عدم قدرت بر عبادت و رکوع و سجود خود شکایت کردم. آن حضرت با دست خود اشاره کرد و من جوان شدم!... سپس فرمود: آنچه را همراه داری به من بده؛ من نیز سنگ خود را به او دادم آنگاه او مهر خود را بر آن زد و اثر آن در سنگ نقش بست و بعد از آن حضرت به محضر امام باقر (علیه‏السلام) و امام صادق (علیه‏السلام)، و امام موسی بن جعفر (علیه‏السلام) و امام رضا (علیه‏السلام) رسیدم و اثر مهر همه را بر آن سنگ دیدم.
محمد بن هشام می‏گوید: بعد از آنگه حبابه به محضر امام رضا (علیه‏السلام) رسید صلی الله علیه و آله و سلم ماه زندگی کرد و از دنیا رفت.(742)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0