زندگاني امام علي ، علی و تکلم با ارواح

حبه عرنی می‏گوید: من با امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) به سوی پشت کوفه از آن خارج شدیم حضرت در وادی السلام توقف کرد و مثل اینکه با اقوامی گفتگو داشت من به متابعت از قیام او ایستادم تا خسته شدم. سپس نشستم به قدری که ملول شدم و پس از آن ایستادم به قدری که همانند مرتبه اول خسته شدم و باز نشستم به قدری که ملول شدم. سپس ایستادم و ردای خود را جمع کردم و عرض کردم: ای امیرمؤمنان (علیه‏السلام) من از طول این قیام بر شما شفقت آوردم آخر یک قدری استراحت نمائید، سپس ردا را به روی زمین انداختم تا آن حضرت به روی آن بنشیند، حضرت فرمود: ای حبه این قیام و وقوف نبود مگر تکلم با مؤمنی و یا مؤانست با او، عرض کردم: ای امیرمؤمنان آیا مردگان هم تکلم و مؤانست دارند؟ فرمود: بلی اگر پرده از جلوی دیدگان تو برداشته شود آنها را می‏بینی که حلقه حلقه نشسته و گفتگو می‏کنند، عرض کردم: آیا آنها اجسامی هستند یا ارواحی؟ حضرت فرمود: بلکه ارواح هستند و هیچ مؤمنی در زمین از زمین‏های دنیا نمی‏میرد مگر آنکه به روح او گفته می‏شود که به وادی السلام ملحق شود و وادی السلام بقعه‏ای از بهشت عدن است.(781)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0