زندگاني امام علي ، ارادتمندی ، سعادتمندی

حجاج بن یوسف دو تن از دوستان علی (علیه‏السلام) را دستگیر کرد به یکی از آنها گفت: از علی بیزاری بجو! او گفت:! اگر این کار را نکنم تو چه خواهی کرد؟ حجاج گفت: به خداوند تو را می‏کشم یا با بریدن دو دست یا دو پایت هر کدام را می‏خواهی خود انتخاب کن.
او گفت: ای حجاج روز قصاص (قیامت) می‏رسد تو خود هر کدام را می‏خواهی اختیار کن.
حجاج گفت: بخدا زبان تیزی داری، پروردگارت کجاست؟ او گفت: در کمین هر ستمکار، حجاج دستور داد هر دو دست و پای او را بریدند و بدارش زدند: حجاج سراغ رفیق او رفت آنگاه از او پرسید: تو چه می‏گویی؟ او نیت گفت: من نیز هم عقیده رفیق خود هستم، حجاج دستور داد تا گردن او زدند و سپس به دار آویختند.(855)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0