زندگاني امام علي ، حماقت منافقی بی آبرو

در دوران زندگی امام علی (علیه‏السلام) اشعث بن قیس(886) با مردی دعوا داشت و فردای آن روز قرار بود او در محکمه علی (علیه‏السلام) حاضر شده و محاکمه گردد. اشعث شب حلوایی آماده کرده آن را برای امام برد تا از این راه امتیازی برای محاکمه فردا به دست آورد.
امام (علیه‏السلام) در را گشود و نگاهی به حلوا کرد و فرمود: اصله ام زکاه ام صدقة فذلک محرم علینا اهل البیت؛ آیا بخششی، یا زکاتی و یا صدقه‏ای است؟ اینها همه بر ما خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حرام است.
عرض کرد: هدیه است.
امام فرمود: گریه کنندگان در سوگ تو بنشینند آیا از این راه وارد شده‏ای که مرا بفریبی؟ سوگند به خدا اگر هفت آسمان و زمین را به من بدهند که پوست جوی را از دهان مورچه‏ای به ستم در آورم نافرمانی خدا را نمی‏کنم(887).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0