زندگاني امام علي ، اصلح را بر کار گماشتم

نوشته‏اند: پس از اینکه علی (علیه‏السلام) فرزندان عباس را بر حجاز یمن و عراق گمارد مالک اشتر گفت: پس برای چه دیروز آن پیرمرد را کشتیم؟ (یعنی کشتن عثمان به خاطر این بود که او بدون جهت اقوام خود را سر کار می‏آورد)
هنگامی که حضرت علی (علیه‏السلام) از سخن مالک مطلع شد او را احضار کرد و مورد ملاطفت قرارش داد و فرمود:
ای مالک! آیا من حسن و حسین علیهم السلام را امارت دادم یا یکی از فرزندان برادرم، جعفر یا عقیل و یا حتی فرزندان او را؟
مالک؛ فرزندان عباس را به امارت گماردم به خاطر اینکه عباس مکرر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم طلب امارت می‏کرد و ایشان نیز به او فرمود:
یا عم ان الاماره ان طلبتها و کلت الیها و ان طلبتک اعنت علیها؛ ای عموی من! حکومت به گونه‏ای است که اگر تو آن را بخواهی، موکل آن خواهی شد (و باید خودت آن مقام را حفظ کنی) و اگر آن تو را طلب کند بر حفظش یاری خواهی شد. (یعنی کسی که طالب مقام است، تمام هم و غم او این است که مقام از دست او گرفته نشود اما اگر مقام به سراغ کسی بیاید وسایل و ابزار حفظ آن نیز فراهم می‏شود).
آنگاه امام علی (علیه‏السلام) ادامه داد که: من در دوران عمر و عثمان می‏دیدم که فرزندان عباس شاهد ولایت کسانی از فرزندان (رها شدگان) بودند، ولی حالا اگر فردی را که از آنها بهتر باشد می‏شناسی او را نزد من بیاور تا برای مناصب حکومتی از او استفاده کنم.
مالک اشتر بعد از شنیدن سخنان حضرت از نزد ایشان در حالی که شک و شبهه او زایل شده بود خارج شد(889)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0