زندگاني امام علي ، آتش غم بر سینه یاران علی

وقتی حضرت علی (علیه‏السلام) در اواخر عمر شریفش و بعد از جنگ نهروان در کوفه مستقر شده بود دستور داده بود اسامی کسانی را که وارد کوفه می‏شوند را بنویسند و به آن حضرت بدهند. روزی حضرت صورت اسامی را می‏خواند. ابن ملجم را دید و با انگشت خود روی اسم او گذاشت و بعد فرمود: ‏قاتلک الله قاتلک الله! خداوند تو را بکشد! خداوند تو را بکشد! یاران حضرت فرمودند: پس چرا او را نمی‏کشی تو که می‏دانی او قاتل توست؟ حضرت فرمود: خداوند بنده‏ای را عذاب نمی‏کند تا اینکه او مرتکب گناه شود.(963)
اصبغ بن نباته در آخرین لحظات عمر شریف امام علی (علیه‏السلام) در نزد امام حاضر شد، او می‏گوید: امام بیهوش شد. وقتی آن حضرت به هوش آمد. فرمود: ای اصبغ! هنوز نشسته‏ای. گفتم: بلی، ای مولای من. آنگاه امام فرمود: ای اصبغ! می‏خواهی باری تو حدیث دیگری بگویم عرض کردم: بلی یا علی (علیه‏السلام).
حضرت فرمود: ای اصبغ! روزی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در یکی از راههای مدینه مرا دید در حالی که بسیار غمگین بودم. حضرت به من فرمود: ای ابوالحسن ترا غمگین می‏بینم آیا می‏خواهی حدیثی برایت بگویم تا دیگر هرگز ناراحت نشوی. عرض کرد: بلی یا رسول الله.
حضرت فرمود: هر گاه قیامت شود خداوندی منبری را که از منبر پیغمبران و شهیدان بلندتر است را نصب می‏نماید. سپس خداوند ترا امر می‏کند تا بر منبر بروی و یک پله پایین‏تر از من بایستی، سپس امر می‏فرماید: به دو ملک که آنها بنشینند پایین‏تر از تو، پس وقتی ما بر منبر می‏رویم خلق اولین و آخرین حاضر شوند.
آنگاه ملکی که پایین‏تر از تو نشسته، ندا سر می‏دهد. ای مردم! هر که مرا می‏شناسد که می‏شناسد، اما هر که مرا نمی‏شناسد، بداند که من نگهبان بهشتم، همانا خداوند به من امر کرده که بدهم کلیدهای بهشت را به محمد صلی الله علیه و آله و سلم و محمد صلی الله علیه و آله و سلم مرا امر فرموده که آنها را بدهم به علی بن ابیطالب (علیه‏السلام)، پس ای مردم شما را شاهد می‏گیرم در این مورد، سپس نگهبان جهنم که پایین‏تر از ملک بهشت است، همانند ملک بهشت، همان گوید و عمل کند. علی (علیه‏السلام) فرمود: پس من می‏گیریم کلیدهای بهشت و دوزخ را، سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا علی! تو متوسل من می‏شوی و اهلبیت تو متوسل تو خواهند شد و شیعیان تو توسل اهلبیت تو می‏شوند.
امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) فرمود: اصبغ! من دستهای خود را بر هم زدم و گفتم یا رسول الله پس ما به سوی بهشت می‏رویم. حضرت فرمود: به خدای کعبه سوگند بله به بهشت می‏رویم.
اصبغ گفت: این آخرین حدیثی بود که از مولای خود علی (علیه‏السلام) شنیدم آنگاه او به شهادت رسید.(964)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0