زندگاني امام علي ، مبارزه با غیب گوها
راوی میگوید: خدمت علی (علیهالسلام) بودم در نخلستانی که قنات میکند ظهر از قنات بیرون آمد، نماز ظهر و عصرش را خواند بعد فرمودند غذایی برای خوردن هست؟ گفتم، کدوی پخته داریم. فرمود: بیاور. میگوید یک مقداری کدوی پخته برای علی (علیهالسلام) آوردم دست مبارکش را با آبی که از شن بیرون میآمد شستند و داشتند غذا میخوردند اما زمزمه داشتند و گاهی میگفتند لعنت خدا بر آن کسی که بواسطه شکم به جهنم میرود، راوی میگوید: ناهار را خورد و بعد به قنات رفتند و کلنگی زدند اتفاقاً بستری خورد که آب فوران کرد به حدی که آب گل آلود تا ریش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمده بود اصلاً نتوانست کار کند از قنات بالا آمد، فرزندان و خویشاوندان برای دیدن علی (علیهالسلام) آمده بودند آن آب مفصل را دیدند خیلی خوشحال شدند علی (علیهالسلام) در حالی که از قنات بالا نیامده بود و یک پایش این طرف قنات و پای دیگر آن طرف بود، فرمودند: قلم و دوات برایم بیاورد چنانکه کار علی (علیهالسلام) در آن 25 سال این بود که بیست و چهار چشمه و قنات و باغستان وقف فقرا و ضعفا و بیچارهها کرد همانجا میفرمایند در قنات وقف نامهاش را نوشتند و گفتند بچهها و خویشان من، چشم داشت به این قنات نداشته باشید اینها مال فقرا و بیچارههاست.
لذا علی (علیهالسلام) در حدیثی میفرماید: من کان همه بطنه فقیمته ما یخرج عن بطنه؛ یعنی: ارزش کسی که تنها به جهت شکمش کوشش میکند مساوی آن چیزی است که از شکم او خارج میشود.(1073)
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
