حكايت عارفانه ، ادای بدهکار

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
یکی از اهالی مدینه گوید: حضرت رضا علیه‏السّلام (طبق دستور مأمون) از مدینه به سوی خراسان رفت، من چهار هزار درهم از آن حضرت طلب داشتم که فقط من و آن حضرت می‏دانستیم، فردای آن روز امام جواد علیه‏السّلام برای من پیام فرستاد که به نزد ما بیا، من به خانه آن حضرت رفتم، فرمود: حضرت رضا (ع) از مدینه رفت، آیا تو چهار هزار درهم از آنحضرت طلب داری؟ گفتم: آری، گوشه جانماز را بلند کرد، دیدم دینارهائی در آنجا است، آنها را بابت طلبکاریم به من داد که قیمت روز آنها چهار هزار درهم بود.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0