حكايت عارفانه ، استاندار لایق‏

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
ام‏سلمه از بانوان برازنده و عالیمقام صدر اسلام بود، که پس از شهادت شوهرش، همسر رسول خدا گردید. و همواره یار مهربان برای پیامبر (ص) بود، و پس از پیامبر (ص) نیز همواره با خاندان نبوت، محشور بود و از حریم آنها حمایت می‏کرد.
شوهر اول «ام‏سلمه» شخصی بنام «ابوسلمه» بود، ام‏سلمه با شوهرش همراه کاروان جعفرطیار (ع) به حبشه مهاجرت نمود، عمربن ابی سلمه از فرزندان نیک ام‏سلمه است که در حبشه (در دومین سال هجرت به حبشه) به دنیا آمد.
در جریان جنگ جمل که بین سپاه علی علیه‏السّلام و سپاه طلحه و زبیر در بصره (در سال 36 هجری) واقع شد، ام‏سلمه فرزند خود را «عمربن ابی سلمه» را به یاری علی (ع) فرستاد و طی نامه‏ای که همراه او برای علی علیه‏السّلام فرستاد، نوشت: «اگر نه این بود که جهاد بر زنان واجب نیست، من در جهاد شرکت می‏کردم، اما جهاد را خداوند بر ما واجب نکرده، این پسرم را که چون جانم عزیز دارم، فرستادم تا در خدمت شما با دشمنان خدا جهاد نماید، ای امیرمؤمنان، او را به خیر و نیکی توصیه فرما».
عمر بن ابی سلمه از افراد مخلص و شجاع و متعهد یاران علی (ع) به شمار می‏آمد، و آنگونه لیاقت یافت که امیرمؤمنان علی (ع) او را استاندار بحرین و فارس نمود.
او مدتی این‏مسئولیت را به عهده گرفت و به خوبی انجام وظیفه نمود.
تا اینکه علی علیه‏السّلام وجود او را برای جبهه جنگ با شامیان لازم دانست، شخصی از انصار بنام نعمان‏بن عجلان را بجای او گماشت و او را برای جبهه و جهاد فرا خواند، نامه‏ای برای او نوشت و از او صمیمانه تشکر و تقدیر کرد و سپس او را برای رفتن به جبهه دعوت نمود، ترجمه متن نامه از این قرار است:
«... اما بعد، من «نعمان بن عجلان زرقی» را فرماندار بحرین، قرار دادم، و اختیار تو را از استانداری (بحرین و فارس) برگرفتم، بدون آنکه این کار برای تو دارای مزمت و سرزنش باشد، چرا که تو استانداری و حکومت را به نیکی انجام دادی، و رعایت حق امانت نمودی ، بنابراین به سوی ما حرکت کن، بدون آنکه مورد سوءظن یا ملامت، یا متهم یا گنهکار باشی ، زیرا من تصمیم گرفته‏ام به سوی ستمگران اهل شام حرکت کنم، و دوست دارم تو با من باشی».
فانک ممن استظهر به علی جهاد العدو و اقامة عمود الدین انشاءاللّه.
:«چرا که تو از کسانی هستی که من در جهاد با دشمن و بر پا داشتن ستونهای دین، از آنها کمک می‏جویم انشاءاللّه».
به این‏ترتیب از این ماجرا می‏آموزیم:
1- استاندار، باید فردی لایق باشد.
2- وقتی در پست خود، به خوبی انجام وظیفه نمود، مورد تشویق رهبر قرار گیرد.
3- آنگونه باشد که اگر بتواند برای مسؤلیت دیگر، کارائی بیشتر داشته باشد، برای همان، آماده باشد، چنانکه «عمربن ابی سلمه» فرزند لایق و رشید ام‏سلمه، چنین بود، و حضرت علی (ع) از او برای جهاد با دشمن و نگهبانی از ستونهای دین استمداد نمود، براستی هزاران درود برچنین مادر قهرمان پروری ، و چنین فرزند لایق و برازنده‏ای !.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0