حكايت عارفانه ، ایمان دستجمعی جمعیتی از مسیحیان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
جمعی از مسیحیان نجران (حدود 20 یا 40 نفر) در آغاز اسلام به مکه آمده تا از نزدیک به بررسی آئین اسلام بپردازند که اگر حق بود آن را بپذیرند، به حضور رسول خدا (ص) رفتند، و آیات قرآن را از آنحضرت شنیدند، آنچنان تحت تأثیر ملکوتی آیات قرآن واقع شدند که هنگام خواندن آیات قرآن از زبان پیامبر (ص)، بی اختیار اشک شوق می‏ریختند.
و بعد گفتند: این همان پیامبر است که ما از کتب آسمانی خود (مانند تورات و انجیل) وصف او را شنیده‏ایم، قبول اسلام کردند و از آئین مسیحیت خارج گردیدند.
هنگامی که تصمیم مراجعت به سوی نجران (سرزمینی از یمن) گرفتند و برخاستند و حرکت کردند، ابوجهل با جمعی از قریش، سر راه آنها را گرفتند، ابوجهل به آنها گفت: «من هیچکس را مانند شما ابله و احمق ندیده‏ام که از دین خود رو گرداندید و به محمد (ص) ایمان آوردید؟».
آنها در پاسخ گفتند: ما مانند شما، پیروی از جهل و نادانی نکنیم، آنگاه این آیه (53 سوره قصص) در مدح آنها نازل گردید:
و اذا تتلی علیهم قالوا آمنا به انه الحق من ربنا انا کنا من قبله مسلمین. : «و هنگامی که (آیات قرآن) بر آنها خوانده می‏شود، می‏گویند: به آن ایمان آوردیم، اینها همه حق است و از سوی پروردگار ماست، ما قبل از این هم مسلمان بودیم». منظور از جمله آخر این است که: ما قبلاً در کتابهای آسمانی پیش از قرآن، توصیف پیامبر اسلام (ص) را شنیده بودیم و به مکه آمده و از نزدیک همه آن اوصاف را در وجود پیامبر (ص) یافتیم و به او ایمان آوردیم.
سپس در آیه 54 سوره قصص به پاداش آنها اشاره کرده می‏فرماید: اولئک یوتون اجرهم مرتین بما صبروا و یدرؤن بالحسنة السیئة و مما رزفناهم ینفقون. : « آنها کسانی هستند که پاداششان را به خاطر صبر و استقامتشان، دوبار دریافت می‏دارند، آنها بوسیله نیکیها، بدیها را دفع می‏کنند و از آنچه به آنان روزی داده‏ایم انفاق می‏نمایند».







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0