حكايت عارفانه ، بزرگواری پیامبر

یکی از جنگهای بزرگی که در سال هشتم هجرت در عصر رسول خدا (ص)در سرزمین حنین (بر وزن حسین )واقع شده جنگ حنین در این جنگ، بزرگترین پیروزی نصیب مسلمانان شد، و غنائم بسیار بدست مسلمین افتاد.

مالک بن عوف طاغوت بزرگی بود که بالغ بر سی هزار نفر از اطراف و اکناف حجاز، بر ضد مسلمانان، جمع کرد، و آنها را به جنگ با مسلمانان، بسیج نمود.
ولی همین شخص بعد از شکست دشمن، به سوی طائف فرار کرد و خود را از مهلکه نجات داد.
رسول خدا (ص)هنگام تسلیم غنائم، و دیدن اسیران، با جمعی از خویشان مالک بن عوف که اسیر شده بودند ملاقات کرد، و پرسید: رئیس این‏ها مالک بن عوف در کجاست؟ .
گفتند: به طائف گریخته و به قبیله ثقیف پیوسته است .
رسول اکرم (ص)فرمود: به او خبر بدهید که اگر نزد ما بیاید و قبول اسلام کند، خویشان او را (که اسیر شده‏اند )آزاد می‏کنم، و اموالش را به او باز می‏گردانم، بعلاوه صد شتر به او خواهم داد .
همین گذارش را به مالک بن عوف دادند، او در خفاء خود را به پیامبر (ص)رساند، و در سرزمین جعرانه (یا مکه )با آنحضرت ملاقات نمود و قبول اسلام کرد.
پیامبر (ص)به وعده خود وفا نمود، و علاوه بر باز گرداندن اموال او به او، و آزاد نمودن اسیران، صد شتر به او داد، و او نیز به اسلام وفا دار ماند؛ پیامبر (ص)او را رئیس قومش کرد، او همراه قومش با مشرکان ثقیف جنگید؛ و آنها را آنچنان در تنگنا قرار داد، که ناگزیر بر فرمان اسلام، گردن نهادند.
این است یک نمونه از روح بزرگ، و سعه صدر رسول اکرم (ص)که بعد از پیروزی، این گونه با دشمن رفتار می‏کرد و آنها را به سوی اسلام جذب می‏نمود(142).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0