حكايت عارفانه ، به به عجب پاسخی
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
روزی حضرت سلیمان بن داود (ع) همراه اطرافیان، با شکوه و سلام و صلوات عبور میکرد، در حالی که پرندگان بر او سایه افکنده بودند و جن و انس در دو طرف او صف کشیده بودند.
در این حال که عبور میکرد به عابدی از عابدهای بن اسرائیل رسید، عابد به او عرض کرد: «سوگند به خدا، خداوند، حکومت بسیار وسیع و بزرگی به تو عنایت فرموده است».
سلیمان (ع) در پاسخ او فرمود: «یک تسبیح در نامه عمل مؤمن بهتر است از آنچه که به پسر داود (سلیمان) داده شده است، چرا که تمام این مال و منال میروند و نابود میشوند ولی آن یکبار «تسبیح» باقی میماند براستی باید گفت: «به به، عجب پاسخ بجائی حضرت سلیمان داد، و براستی بهبه، به قول حافظ:
پیش صاحبنظران ملک سلیمان باد است - بلکه آنست سلیمان که زملک آزاد است
آنکه گویند که بر آب نهاده است جهان - مشنو ای خواجه که بنیاد جهان بر باد است
ملک بغداد زمرگ خلفا میگرید - ورنه این شط روان چیست که در بغداد است
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
