حكايت عارفانه ، پیکار با اندیشه طبقاتی
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
ثعلبی به اسناد خود از عبداللّه بن مسعود نقل میکند: جمعی از اشراف قریش به حضور رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) آمدند، دیدند افرادی مانند: صهیب، بلال، عمار و... (که از مسلمین فقیر و مستضعف بودند) در محضر رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) بودند،
(از آنجا که آنها فکر اشرافی و طبقاتی داشتند، و نمیتوانستند شخصیت معنوی این افراد را به حساب بیاورند، با مشاهده این صحنه، معترضانه) گفتند:
یا محمد ارضیت بهؤلاء من قومک افنحن تکون تبعا لهم...
ترجمه :
«ای محمد! آیا به همین افراد (تهیدست) از میان مردم، قناعت کردهای؟
آیا ما (در اطاعت از شما) از اینگونه افراد پیروی کنیم، آیا اینها هستند که مشمول لطف خداوند واقع شدهاند؟! این افراد را از خود دور کن، شاید پس از دور شدن آنها، ما از تو پیروی کنیم».
در رد قول این اشراف و رد هر گونه فکر طبقاتی، آیه 52 و 53 سوره انعام نازل شد، آیه 52 چنین است:
ولا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداة والعشی یریدون وجهه ما علیک من حسابهم من شیء و ما من حسابک علیهم من شیء فتطر دهم فتکون من الظالمین.
یعنی: «آنها را که صبح و شب، خدا را میخوانند و جز ذات پاک او نظری ندارند از خود دور مکن، نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها، اگر آنها را طرد کنی از ستمگران خواهی بود».
به این ترتیب در مییابیم که: طرد و نادیده گرفتن افراد مستضعف، از ستمگری است، و در اسلام فکر طبقاتی، محکوم است.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
