حكايت عارفانه ، خبر از غیب

حجه الاسلام و المسلمین سید محمد سجادی می‏فرمودند: که آن روزها ورود پول به عراق خیلی سخت بود یکی از علمای اصفهان گفت: من یک مبلغی آوردم شام و از طریق شام وارد بغداد شدم. در فردگاه دیدم همه جا را می‏گردند. خیلی مضطرب و ناراحت شدم و متوسل به حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) شدم گفتم آقا! من این مبلغ را دارم برای فرزند شما (حضرت امام) می‏آورم و شما به دادم برسید در این حین یک شخصی از همان ایادی دولت عراق آمد و من را صدا کرد و مرخصم کرد.
بعد که من وارد نجف شدم و خدمت امام شدم، نشستم و سلام کردم، امام تبسم کردند و فرمودند: شما در فرودگاه مسئله‏ای داشتید و متوسل به موسی بن جعفر (علیه السلام) شدید.
غلام همت رندان بی سر و پایم -- که هر دو کون نیرزد پیششان یک کاه‏







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0