حكايت عارفانه ، دشواری مراقبت

بعد از جنگ بین المللی اول، بیماری وبادر اروپا شیوع پیدا کرد، آن موقع، میکرب وبا کشف شده بود، و همه می‏دانستند که این میکرب، در آب بوده و با آب منتقل می‏شود، در نتیجه عده‏ای طبق دستور، با مراقبتهای لازم، از آب، نجات یافتند.
یکی از خانمهای تحصیل کرده و با اطلاع که از وبا، می‏ترسید، فوق العاده مراقب خود بود، آب نجوشیده نمی‏خورد، سبزیجات را از ترس آنکه مبادا با آب آلوده، شسته شده باشد با پرمنگنات می‏شست، میوه‏های خام را نمی‏خورد، و یا از پرمنگنات، ضد عفونی می‏کرد.
تمام غذاهایش را خود تهیه می‏کرد، زیرا به مستخدم بی سواد خود، اعتماد کافی نداشت، بدیهی است چنین خانمی باید مبتلا نشود.یکروز می‏خواست، شیر بیاشامد، شیر را کاملا جوشاند و گذاشت سرد شود، اتفاقا مگسی در آن شیر افتاد و خارج شد.خانم با اینکه افتادن مگس را در شیر دید، به آن اهمیت نداد، زیرا مگس، جزء ناقلین میکرب وبا به حساب نمی‏آمد، چنانکه گفتیم تنها آب، به عنوان ناقل میکرب وبا، معرفی شده بود غافل از اینکه این مگس قبلا روی مدفوع یک شخص مبتلا به وبا نشسته و دست و پایش آلوده است خانم شیر را خورد و پس از چندی به بیماری وبا مبتلا شد و مرد(224).
به این ترتیب می‏فهمیم که مراقبت، کار بسیار مشکلی است، در مسأله دین نیز، چنین است !







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0