حكايت عارفانه ، روح ناصرالدین شاه

شیخ می‏فرمود: روح ناصرالدین شاه را روز جمعه‏ای آزاد کرده بودند و شب شنبه او را با هل به جایگاه خود می‏بردند، او با گریه به مأموران التماس می‏کرد و می‏گفت: (نگیرید). هنگامیکه مرا دید به من گفت: اگر می‏دانستم جایم اینجاست در دنیا خیال خوشی هم نمی‏کردم.
این جا تن ضعیف و در خسته می‏خرند - بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است‏







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0