حكايت عارفانه ، روضه خوانی برای ائمه

یکی از علما خواب دید که روز قیامت است و هر که می‏خواهد به بهشت رود، باید در سف بایستد ولی یک دری است که بعضی بدون صف و سریع از آن داخل می‏شوند، هر چه خواست از آن در داخل شود نگذاشتند و جلوی او را گرفتند از شخصی پرسید اینها چه کسانی هستند که بی صف داخل می‏شوند؟ گفت: اینها برای ائمه اطهار روضه می‏خواندند. گفت: نمی‏توانی برای ما کاری بکنی ما هم زود داخل شویم گفت: چرا چند نفر را جمع می‏کنم تو هم یک روضه‏ای همین جا بخوان. اینکار را کردند و آن عالم نیز بدون صف داخل بهشت شد.
دردا که دوش طاعت سی سال خویش را - دادم به می‏فروش به یک جرعه برنداشت‏







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0