حكايت عارفانه ، شکوه ملکوتی امام حسن عسکری
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
معتمد عباسی (پانزدهیمن طاغوت بنی عباس) امام حسن عسکری علیهالسلام (یازدهمین امام بر حق) را از مدینه به سامراء آورد و آنحضرت را در کنار پادگان خود تحت نظر شدید نگه داشت و سرانجام او را توسط دژخیمانش به شهادت رساند.
روزی جمعی از درباریان عباسی، نزد صالح بن صیف (زندانبان امام) رفته و با او درباره امام حسن عسکری، صحبت کردند، از جمله به او گفتند: «بر امام، سخت بگیر و او را در تنگنای دشواری قرار بده!».
صالح به آنها گفت: «میگوئید چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را پیدا کردهام و آنها را نگهبانان خاص حسن بن علی قرار دادم، ولی همین دو نفر، آنچنان تحت تأثیر مقام ملکوتی آنحضرت قرار گرفتهاند که همواره به عبادت و نماز و روزه اشتغال دارند، اینک همین جا باشید من دستور میدهم آن دو نفر را به اینجا آورند، و خودتان از آنها بشنوید».
صالح دستور داد آن دو نفر را، احضار کردند، در حضور درباریان عباسی به آن دو نفر رو کرد و گفت : «وای بر شما، با این مرد (اشاره به امام حسن عسکری) کار شما به کجا کشید؟»
آنها با کمال صراحت گفتند: چه میگوئی در مورد مردی که روزها روزه میگیرد و شبها از آغاز تا پایان شب، مشغول عبادت و مناجات است، اصلاً سخنی به ما نمیگوید، و به غیر عبادت به هیچ چیز اشتغال ندارد، هر گاه چهره (ملکوتی) او را میدیدم، از هیبت او، بر اندام ما، لرزه میافتاد، و آنچنان دگرگون میشدیم، که گوئی افراد قبل نیستیم.
وقتی که درباریان شکمخواره عباسی این گفتار را از آن دو نگهبان شنیدند، با کمال خفت و سرافکندگی از مجلس خارج شدند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
