حكايت عارفانه ، مستی غرور
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
متوکل (دهمین خلیفه عباسی) بسیار شهوت پرست، و متکبر بود، نقل میکنند او قبل از آنکه بر مسند خلافت تکیه زند، یکی از گردانندگان رقص و دانس، کنیزان زیبا روی خود را نزد متوکل میفرستاد، تا برای او ترانه سرائی کنند، و شعلههای شهوت پرستی او را شعله ورتر سازند.
وقتی متوکل به خلافت رسید، روزی برای آن گرداننده، پیام فرستاد که یکی از کنیزان دلربای خود را برای آوازه خوانی نزد من بفرست.
به متوکل خبر دادند که او به سفر رفته است.
او پس از مراجعت از سفر، یکی از کنیزان خود را نزد متوکل فرستاد، متوکل از او پرسید، در این ایام کجا رفته بودید؟ او گفت: با خانم خود به سفر حج رفته بودم، متوکل گفت: اکنون ماه شعبان است، در ماه شعبان که به حج نمیروند، کنیز گفت: به زیارت قبر حسین مظلوم (ع) رفته بودم.
متوکل از شنیدن این سخن، ناراحت و خشمگین شد و گفت: کار حسین علیهالسّلام به جایی رسیده است که زیارت او را حج گویند، فرمان داد، خانم کنیزها را گرفتند و زندانی کردند، و تمام اموالش را مصادره نمودند، سپس به یک نفر یهودی بنام «دیزج» دستور داد که قبر امام حسین (ع) را خراب و محو کند، و زائران قبر آنحضرت را مجازات نمایند، او هم، فرمان متوکل را اجرا نمود.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
