حكايت عارفانه ، ملاقات علی با منشی انوشیروان

انوشیروان از شاهان مشهور دودمان ساسانی است، که حدود پنجاه سال قبل از هجرت بر سراسر ایران حکومت می‏کرد، و مدائن نزدیک بغداد فعلی را پایتخت خود قرار داده بود.
او نسبت به شاهان دیگر، با ملت خود، رفتاری نیک داشت، به طوری که به انوشیروان عادل معروف شد گرچه عادل نبود.
ابوذر جمهر، فیلسوف معروف، مدتی وزیر او بود، و شخصی بنام جمیل مدتی کاتب منشی او بود.
پس از مرگ انوشیروان، جمیل از اطرافیان او، عمر طولانی کرد، تا آن هنگام که امیر المومنان علی (علیه‏السلام) به خلافت رسید، زنده بود می‏توان حدس زد که او در این هنگام بیش از صد سال داشت .
در سال 36 هجری، هنگامی که علی (علیه‏السلام) همراه سپاه خود به جنگ خوارج به سوی سرزمین نهروان نزدیک مدائن حرکت کرد، در این سرزمین علی (علیه‏السلام) با پیرمرد سالخورده و دنیا دیده و با تجربه یعنی جمیل منشی انوشیروان ملاقات نمود.
در این ملاقات، علی (علیه‏السلام) از جمیل پرسید:
یک انسان، چگونه باید باشد ؟ و چگونه زندگی کند ؟
جمیل گفت: لازم است که دوست کم و دشمن زیاد داشته باشد!
علی (علیه‏السلام) فرمود: جمیل، سخن تازه‏ای می‏گویی ؟ با اینکه همه مردم میگویند دوست بسیار بسیار، بهتر است .
جمیل گفت:: آن گونه که مردم می‏گویند، صحیح نیست، زیرا دوست بسیار، موجب تکلیف سخت در راه ادای نیازهای آنها می‏شود، و انسان، موجب تکلیف سخت رد راه ادای نیازهای آنها می‏شود، و انسان می‏تواند آن گونه که سزاوار است از ادای حق دوستان برآید، و در مثالها آمده: بسیار ناخدایان کشتی موجب غرق کشتی خواهد شد . علی (علیه‏السلام) پرسید: بسیار دشمن، چه سودی دارد ؟
جمیل گفت: دشمن که بسیار شد، انسان هر لحظه مراقب خود هست تا خطا و لغزش نکند و نکته ضعف نشان ندهد و خود را از گزند دشمن حفظ کند، و اگر انسان در چنین حالت مراقبت و کنترل باشد، برایش بهتر است.
امیر المومنان (علیه‏السلام) این سخن و بیان جمیل را پسندیده و آن را زیبا خواند. (176)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0