حكايت عارفانه ، نمونهای از اخلاق امام سجاد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
شخصی به حضور امام سجاد (ع) آمد، و نسبت به آنحضرت جسارت کرده و سخنان درشت و ناسزا گفت.
امام سجاد (ع) سکوت کرد، و هیچ سخنی به او نگفت، او رفت (با توجه به اینکه آن شخص در یک جریان شخصی نسبت به امام ناراحت شده بود، و مربوط به کیان دین نبود).
امام به همراهانش فرمود: «شنیدید که این مرد، با من چگونه برخورد کرد؟ اینک دوست دارم، با من نزد او برویم تا بنگرید جواب او را چگونه خواهم داد؟».
همراهان با امام حرکت کردند، شنیدند که آنحضرت در مسیر راه، مکرر این آیه را میخواند: والکاظمین الغیظ: «از ویژگیهای پرهیزکاران این است که، خشم خود را فرو میبرند» (آل عمران - 134).
همراهان دریافتند که امام با او برخورد شدید نخواهد کرد.
وقتی امام سجاد (ع) به در خانه او رسید، او را صدا زد، او از خانه بیرون آمد، در حالی که تصور میکرد با برخورد شدید امام، روبرو خواهد شد، برخلاف انتظار شنیدند امام (ع) به او فرمود:
«برادرم! اگر آنچه به من گفتی، در من وجود دارد، از درگاه خدا، طلب آمرزش میکنم، و اگر در من وجود ندارد، از خدا میخواهم که تو را بیامرزد».
آن مرد بین دو چشم امام را بوسید و عرض کرد: «آنچه گفتم در وجود تو نیست بلکه من به آن سزاوارترم».
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
