حكايت عارفانه ، آبروی مؤمن
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
امیرمؤمنان (ع) مقدار پنج وسق (حدود پنج بار) خرما برای مردی فرستاد، آن مرد شخصی آبرومند بود و از کسی تقاضای کمک نمیکرد، شخصی در آنجا بود به علی (ع) گفت: «آن مرد که تقاضای کمک نکرد، چرا برای او خرما فرستادی؟ بعلاوه یک وسَق برای او کافی بود.» امیر مؤمنان علی (ع) به او فرمود: خداوند امثال تو را در جامعه ما زیاد نکند، من میدهم تو بخل میورزی، اگر من آنچه را که مورد حاجت او است، پس از سؤال او، به او بدهم، چیزی به او ندادهام بلکه قیمت چیزی (آبروئی) را که به من داده، به او دادهام، زیرا اگر صبر کنم تا او سؤال کند، در حقیقت او را وادار کردهام که آب رویش را به من بدهد، آن روئی را که در هنگام عبادت و پرستش خدای خود و خدای من، به خاک میسائید.»
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
