حكايت عارفانه ، آرامش خاطر امام حسین در روز عاشورا

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
امام سجّاد (ع) فرمود: هنگامی که در روز عاشورا جریان بر امام حسین (ع) بسیار سخت شد،عدّه‏ای از اصحاب آنحضرت، دیدند که حالات امام (ع) با حالات آنها فرق دارد، حال آنها چنین بود که هر چه بیشتر در محاصره دشمن قرار می‏گرفتند، ناراحت می‏شدند و دلها به طپش می‏افتاد، ولی حال امام حسین (ع) و بعضی از خواص اصحاب آنحضرت چنین بود، که رنگ چهره آنها بر افروخته‏تر می‏شد و اعضایشان آرام‏تر می‏گردید، در این حال بعضی به یکدیگر می‏گفتند: ببینید، گوئی این مرد (امام حسین) اصلاً باکی از مرگ ندارد.
امام حسین (ع) به آنها رو کرد و فرمود: ای فرزندان عزیز و بزرگوار من، قدری آرام بگیرید، صبر و تحمل کنید، زیرا مرگ، پلی است که شما را از گرفتاریها و سختیها به سوی بهشتهای وسیع و نعمتهای جاودان عبور می‏دهد.
«فایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر؟»
«کدام یک از شما دوست ندارید که از زندان به سوی قصری انتقال یابید».
آری مرگ برای دشمنان شما، قطعاً چنان است که از قصری به سوی زندان انتقال یابند، پدرم نقل کرد که رسول اکرم (ص) فرمود:
«ان الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر، و الموت جسر هولاء الی جنانهم، و جسر هولاء الی جحیمهم»
«همانا دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است، و مرگ پلی است که این‏ها (مؤمن) را به سوی بهشت، و آنها (کافران) را به سوی دوزخ می‏کشاند».
سپس فرمود: ما کذبت و لا کذبت: «من دروغ نمی‏گویم، و به من دروغ گفته نشده است» (نه من دروغ می‏گویم و نه پدرم به من دروغ گفته).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0