حكايت عارفانه ، ارزش اعتقاد به مقام امامت امامان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
میسر بن عبدالعزیز (یکی از شیعیان و مؤمنین راستین) می‏گوید: به حضور امام صادق (ع) رفتم و عرض کردم: در همسایگی ما، مردی زندگی می‏کند که من شب برای نماز بیدار نمی‏شوم مگر از صدای او، که گاهی مشغول قرائت قرآن است و آیات قرآن را مکرر می‏خواند و زارزار گریه می‏کند و گاهی مناجات و دعا می‏کند.
و از حال او به جستجو پرداختم، گفتند: او شخصی است که از همه ما گناهان پرهیز می‏کند (خلاصه یک چنین همسایه مؤمن و پاکی دارم).
امام صادق (ع) فرمود: «آیا آنچه را تو اعتقاد داری (یعنی قبولی ولایت و رهبری ما)، او اعتقاد دارد؟»
گفتم: تحقیق نکرده‏ام، خدا بهتر می‏داند.
پس از این ملاقات، سال بعد موسم حج فرا رسید، قبل از رفتن به مکّه، از احوال آن مرد همسایه جویا شدم، دریافتم که اعتقاد به امامان ائمة اطهار(ع) ندارد.
به حج رفتم و در مکّه به حضور امام صادق(ع) رسیدم و پس از احوالپرسی، باز از همسایه خودم تعریف کردم و گفتم: همواره به تلاوت آیات قرآن و دعا و مناجات اشتغال دارد و...
امام فرمود: آیا آنچه تو معتقدی، او نیز اعتقاد دارد؟ (یعنی امامت ما را قبول دارد) عرض کردم: نه.
امام صادق (ع) فرمود: ای میسر! احترام کدام سرزمین از سرزمینهای دیگر بیشتر است؟
گفتم: خدا و پیامبر و فرزندان او آگاهترند.
فرمود: بهترین زمینها بین رکن و مقام (بین حجرالاسود و مقام ابراهیم در کنار کعبه) است که گلشنی از گلشنهای بهشت می‏باشد، و همچنین میان «قبر رسولخدا (ص) و منبر آنحضرت» که گلستانی از گلستانهای بهشت است، سوگند به خدا اگر کسی عمر بسیار کند و بین رکن و مقام، قبر و منبر رسولخدا (ص) هزار سال به عبادت خدا سرگرم شود، و سپس او را مظلوم و بی گناه در بسترش مانند گوسفند زاغ چشم سر ببرند، و خدا را با آن حال ملاقات نماید ولی دارای اعتقاد به ولایت ما نباشد لکان حقیقاً علی اللّه یکبه علی منخریه فی نار جهنّم: «بر خداوند روا باشد که او را به رو در آتش دوزخ بیفکند».







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0