حكايت عارفانه ، از کلاس درس پاکمردی وارسته

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ‏
آیت الله العظمی سیّد محمّد تقی خوانساری، از علمای بسیار وارسته و از مراجع مجاهد و بزرگ حوزه علمیّه قم بود که بسال 1371 قمری در قم در گذشت و قبر شریفش در قسمت شمال جنوبی مرقد خضرت معصومه (ع) در مسجد بالا سر قم قرار گرفته است .
این مرد بزرگ در ابعاد مختلف علمی و اخلاقی، تندیسی از تقوا و اخلاص و نورانیّت بود .
یکی از اساتید بر جسته حوزه علمیه قم دو نکته اخلاقی از ایشان نقل کرده که در اینجا می‏آوردیم:
1- ما چند نفر بودیم، می‏خواستیم خدمت حضرت آیت الله العظمی خوانساری برسیم، نزدیک منزل ایشان که رسیدیم، دیدیم ایشان از جائی دارند به طرف خود می‏آیند، به در منزل رسیدند سائلی به سر رسید و به ایشان عرض کرد که من پیراهن ندارم، آقا وارد اطاق شد، ما هم پشت سر ایشان وارد اطاق شدیم، دیدیم قبای خود را از تن بیرون آوردند و بعد پیراهن را از تن بیرون آوردند و به آن سائل دادند، و سپس قبای خود را پوشید و همانطور بدون پیراهن نشست، و به سؤالات ما پاسخ می‏داد.
2- در جریان نماز باران خواندن آیت اللّه العظمی خوانساری ،و باریدن باران به برکت نماز او، از قراری که در آن هنگام شنیده شد، آیت اللّه العظمی سیّد محمد حجّت و آیت اللّه العظمی صدر، به ایشان پیام دادند که ما هم حاضریم در نماز باران شرکت کنیم .
ایشان در پاسخ آن پیام فرمودند: «شما شرکت نکنید من نماز باران را می‏خواندم، اگر خداوند دعای ما را مستجاب کرد و باران آمد مردم آن را به حساب همه روحانیّت می‏گذارند و موجب عزّت و عظمت روحانیّت می‏شود، و اگر نیامد، مردم این را به حساب من می‏گذارند، امّا موقعیّت شما محفوظ می‏ماند، بگذارید اگر لطمه‏ای به وجهه کسی وارد شد، آن من باشم و وجهه و موقیّت شما (برای اسلام) محفوظ باشد.»







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 26 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0